معنی بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن , بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مج.) ,, معنی بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن پ بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مجپ) پ, معنی fzct [اvfi dاkclx jtmv kتkاdg abj، kتkاdg abj , fzct، ;cmdbj sj;dj lcbj، fmsdgi rmi [اvfi pclت lcbj، (k[,) ,, معنی اصطلاح بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن , بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مج.) ,, معادل بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن , بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مج.) ,, بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن , بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مج.) , چی میشه؟, بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن , بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مج.) , یعنی چی؟, بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن , بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مج.) , synonym, بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن، متمایل شدن , بطرف، گرویدن سنگین کردن، بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن، (مج.) , definition,